.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
در رثای معاون پارلمانی صنعت،معدن و تجارت:
" رحمت این آبادی، رفت "
* فریدون امیریان
" رحمت این آبادی، رفت "

شبانگاه 19 آبان پیامکی از سوی یکی از دوستانم از خبرگزاری تسنیم دلم را به دره ای عمیق از دلتنگی و غم پرتاب کرد ابتدا آن خبر را شوخی و یک دروغ پنداشتم ولی اندکی بعد بغضم در زیر شلاق هایی از فوج فوج این خبر پاییزی شکست و غمگینانه بارید و در هجوم بادهای سوزناک دلم به این فصل سرد و هجرت پردرد ایمان آورد که "رحمت" این "آبادی" رفت.
بدون شک شهرستان کنگاور و روستای "پل شکسته" سال 1340 را هرگز فراموش نخواهد کرد تمام دشت از تلالو ستاره ها ی پرخوشه ی گندم تماشایی شده بود مادر که از دستانش عطر گندم می جوشید با نغمه های لالا لالا گل گندم / برات گهواره می بندوم/ اگر امر خدا باشه/ که گهوارت طلا باشه گهواره صفدرش را تکان می داد و با مرغابی نگاهش خوشه ها و فصل ها را می شمرد و بر طاق خیال مادرانه چه تصاویر رنگانگی را برای آینده این فرزند مسکن می داد و چه خوب اندیشه های مادر تعبیر شد و صفدر رحمت آبادی با عزم و پشتکار فراوان کارنامه ای سرشار از خدمت به میهن عزیز را برای خود رقم زد که رئیس ستاد بسیج اقتصادی در اسلام آباد غرب،رئیس بازرگانی اسلام آباد غرب،مدیر کل هماهنگی و امور مجلس وزارت بازرگانی سابق و معاون هماهنگی و امور مجلس وزارت صنعت،معدن و تجارت در دو دولت از شاخص ترین این خدمات می باشد بطوری که مهندس نعمت زاده وزیر صنعت،معدن و تجارت هجرت مظلومانه معاون خدوم و فعال خود را موجب تاثر و تالم خویش دانسته و در رثایش اظهار داشت: این مرحوم عمر خویش را در جهت اعتلای کشور و خدمت به مردم سپری نمود و خدمات ماندگاری در وزارتخانه از خود بر جای گذاشت. بخشی از حاصل توفیق شناخت چندین ساله راقم سطور با مرحوم رحمت آبادی این چنین است: با نگاه های صمیمانه و تبسم های شاعرانه و رفتار خوش و متانت طبعش در عمق دلهای دوستانش ریشه و الفتی دیرینه و ماندگار داشته و شبنم ترنم های کلامش با رفتاری مملو از فروتنی،قناعت و میانه روی همیشه در باور آشنایان و دوستانش چون رود جاری می باشد.
دوست عزیز سفر کرده، با این چند سطر،خوشه های دل تنگی ما درو نخواهد شد.
هر چند درروز بیستم آبان بر روی شانه های همکاران و دوستان دور افتخار را در وزارتخانه زدی ولی باور کن از آن شب سنگین و تاریک، عاشقانت فانوس های کوچک خود را در نفار تنهایی خود تا صبح و صبح های بعدی روشن نگه داشته اند که تو دوباره با لبخند سبزت باز آیی و مهربان مثل همیشه برای آنها دست تکان دهی هر چند آن شب بی خبر به کنگاور و پل شکسته رفتی تا مبادا خوشه های طلایی گندم باخبر شوند و با لباس سیاه به استقبالت بیایند چرا که هنوز هم خون خدمت به کشور و دوستان در رگهایت گرم و جاری می باشد.
هرگز کسی عشایر چشم تو را ندید که می گریستند تبسم بیاورند
تو خوب می گفتی که مرگ پایان کبوتر نیست و مرگ آغاز شکفتن زندگی است هر چند همه سیاهپوش شدند و آیینه های ماتم گرفته اند ولی هنوز نسیم،عطر و یاد و تبسم های مهربانت را کوچه به کوچه و شهر به شهر و دشت به دشت و از وزارتخانه به مجلس می برد و گندم زارها همچون گذشته قیام کرده و برایت دست تکان می دهند و اقاقیاهای سر به گریبان گذاشته را بیدار می سازند تا باز این گوهر،درخشانتر بدرخشد که:
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند

* رئیس هسته استانی منطقه یک روابط عمومی های وزارت صنعت،معدن و تجارت


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.132 seconds.